اگر ایران در وضعیتی بود که میشد نفت و گاز کشورهای حاشیه خزر از این کشور عبور کرده و به بازارهای مصرف برسد و قیمت تمام شده انرژی در کشورهای مصرفکننده نسبت به شرایط فعلی ارزانتر درمیآید کشورهای مصرفکننده فایدهای نصیبشان میشد.
گروه اقتصادی جهان صنعت نوشت – در نخستین روز مرداد ۱۳۹۶ بود که رسانهها به نقل از غلامحسین شافعی رییس اتاق بازرگانی ایران نوشتند: سهم ایران از تجارت جهانی ۳۵صدم درصد با احتساب فروش نفت است که بدون در نظر گرفتن نفت وضعیت به مراتب تاسفبارتر میشود و به رقم ۲۴ صدم درصد کاهش مییابد. این یک هشدار قوی بود که سه سال پیش رییس بازرگانان ایرانی به مدیران اصلی کشور داد و امیدوار بود روندها و فرآیندهای اقتصاد و سیاست خارجی ایران از مسیری که میرفت برگردد و در راهی بیفتد که با افزایش سهم ایران از تجارت جهانی دنیا با ایران برخوردی محترمانهتر داشته باشد و ایران سری در میان سرها داشته باشد. پیش از او محمدصادق جنانصفت نیز در سرمقالهاش در روزنامه ایران در آذر ۱۳۹۴ با صراحت نوشت: «ایران تنها کشوری نیست که نفت و گاز دارد و تنها جایی نیست که سرمایهگذاران جهانی را به سوی خویش میخواند، همین عراق در نزدیکی ایران در سالهای اخیر توانسته است بخش قابل توجهی از سرمایههای بینالمللی را به سوی خاک خود بکشاند و برنامههای بلندپروازانهای را عرضه کند. ترکمنستان در مرزهای شمالی ایران یکی از کشورهای پیشگام در حوزه صادرات گاز طبیعی شده و کار تا جایی پیش رفته که شاید حتی جایگزین ایران در رساندن گاز به هند باشد. روسیه به مثابه رقیب قدرتمند ایران چندین سال است بازار بزرگ اروپا را در انحصار خود دارد. عربستان سعودی غول بزرگ نفت جهان، آمریکای دارای نفت و گاز شیل و… رقبای سرسختی برای ایران شدهاند. با این شرایط است که ایران باید در قراردادهای نفت و گاز خود تجدیدنظر و جذابیت ایجاد کند تا سرمایههای جهانی به این سرزمین بیایند. زمانه دیگری شده و به گونهای نیست که چشم بر واقعیتها بسته و منتظر باشیم فردی یا شرکتی بخواهد به سادگی ایران را هدف سرمایهگذاری قرار دهد. ایران تنها کشوری نیست که نفت و گاز دارد و تنها سرزمینی نیست که نیاز به سرمایه دارد. یادمان باشد که نفت و گاز ایران در زیر زمین و در آبهای بیانتهای دریاها تا روزی که به روی زمین نیاید فایدهای نخواهد داشت.»
پس از ۵ سال
حالا و در آذرماه ۱۳۹۹ و پنج سال پس از هشدار سرمقاله روزنامه ایران، نفت و گاز ایران در کجا ایستاده است؟ با کمال تاسف باید بگوییم ایران با استفاده از شرایط بسیار دشوار و با مرارت و رنج بسیار نفت خود را از این کشتی به آن کشتی جا به جا کرده و به امید سالم رساندن به یک بندر ناشناس آن را با قیمتهایی بسیار پایینتر از قیمت سقوط کرده نفت به کشور چین یا سوریه میفرستد. امروز نفت ایران تحریم شده و برخلاف پیشبینی قاسم رستمی وزیر نفت ایران در سال ۱۳۹۰ که گفته بود اگر نفت ایران تحریم شود قیمت هر بشکه نفت ۲۰۰ دلار میشود، بازار جهانی نفت از نفت ایران با بیاعتنایی عبور کرده است. از طرف دیگر و برخلاف هشدارهای رییس اتاق ایران که خواستار تجارت گستردهتر کشورمان با جهان شده بود، اکنون تجارت ایران با نفت و بدون نفت بدون تردید کمتر از ۳۵ صدم درصد و۲۴ صدم درصد است. اقتصاد ایران در حال حاضر به دلایل گوناگون سهمش را در تجارت جهان از دست داده و با ادامه روند کنونی انتظار میرود به دلیل شتاب دیگر کشورها در افزودن بر سهم خود از تجارت جهانی سهمش روند کاهندهای را تجربه کند.
هیچ بازاری منتظر کالای ایرانی نیست
اگر شهروندان آمریکایی به مثابه بزرگترین بازار مصرفی جهان چشم به راه هستند تا سامسونگ کره جنوبی تازهترین مدل گوشی تلفن همراه خود را در رقابت با اپل عرضه کند به این دلیل است که میدانند اگر قیمت آن به طور مثال ۲۰ درصد کمتر از قیمت گوشی همراه اپل است اما کیفیت آن ۲۰ درصد کمتر از اپل نیست و با این خرید آنها فایدهای نصیبشان میشود. عین همین داستان را میتوان برای تویوتای ژاپن و هوآوی چین نیز در کانون توجه قرار داد. ایران اما کدام کالای صنعتی مهمی دارد که نه در آمریکا بلکه حتی در کشورهای دیگر چشم به راه آن باشند؟ شمار شرکای تجاری ایران در صادرات غیر از عراق، چین و افغانستان و امارات کدام شرکت و کشور جهانی است. این کشورها کالاهایی از ایران خریداری میکنند که ایران برای تولید آنها یارانه پنهان و پیدای قابل اعتنایی میپردازد. اگر یارانه گاز و برق را از فرآوردههای پتروشیمی و فولاد بگیرید کدام کشوری حاضر است فولاد و فرآوردههای پتروشیمی ایران را خریداری کند. فرش و پسته و خاویار و کشمش و خرمای ایران در بازارهای جهانی رقبای نیرومندی دارد و تازه سه کالای نخست را فقط گروههای فرادست در کشورهای ثروتمند برای تزیین خریداری میکنند.
چشمانداز فایدهرسانی
آیا میتوان امیدوار بود ایران بتواند سری در میان سرها درآورد و روزی برسد که جهان نتواند به سادگی ایران را و به ویژه اقتصاد ایران را کنار بگذارد و هیچ رخدادی هم در جهان اتفاق نیفتد و آب از آب تکان نخورد؟ اگرچه نمیتوان ناامید بود یا با امیدواری حرف زد و دلخوش بود که همه چیز درست میشود. متاسفانه این دلخوشی با پیشبینی خوشبینانه به خوشخیالی رسیده و اکنون اقتصاد ایران در جهان فاقد اعتبار است و فایدهای برای جهانیان ندارد. آدمیان به یکدیگر در شرایطی احترام میگذارند که احساس کنند میتوانند در دور یا نزدیک ضمن اینکه از دیگران به آنها آسیبی نمیرسد در تعامل با آنها فایدهای به دست میآورند. البته این برای همه آدمیان و همه جامعهها مصداق دارد و دو کشوری که به هم فایده میرسانند دیرتر از دو کشوری که به هم فایده نمیرسانند دوست و متحد میشوند و بر وفای به عهد و وفاداری متقابلشان افزوده میشود.آیا ایران در شرایطی قرار دارد که به دیگر کشورهای جهان به شکل اصولی و پایدار فایده برساند؟ پیش از این ایران با انداختن پنجه در پنجه عربستان با عرضه نفت اجازه استیلای این کشور به بازارهای گوناگون را سلب کرده و به این ترتیب فایدهای به جهان میرساندند.
اگر ایران در وضعیتی بود که میشد نفت و گاز کشورهای حاشیه خزر از این کشور عبور کرده و به بازارهای مصرف برسد و قیمت تمام شده انرژی در کشورهای مصرفکننده نسبت به شرایط فعلی ارزانتر درمیآید کشورهای مصرفکننده فایدهای نصیبشان میشد. اگر ایران در وضعیتی بود که جهانگردان به سادگی به ایران میآمدند و از طبیعت زیبای ایران بهره میبردند و فایدهای به توریستهای جهانی میرسید حتما در وضعیت بهتری قرار داشت. اما به هر دلیل که جای ذکرش در این نوشته نیست این فایده از توریستهای جهانی سلب شده است؛ پس چرا باید به ایران نیاز داشته باشند؟ اصل شریف فایده در برابر فایده فقط در ذهن نیست و در عمل آموزه شمار قابل اعتنایی از سیاستگذاران اصلی کشورها در جهان است و به همین دلیل است که کشورها دارای احترام میشوند. شهروندان جهانی به یک کشور بیاعتنایی نشان نمیدهند زیرا فایده بودن آن کشورها را احساس میکنند.
اقتصاد ایران اگر میخواهد دیده شود و در سالهای پیش رو بزرگ شود و شهروندان جهانی به ایران احترام بگذارند باید اقتصادی فایدهرسان را پایهریزی کنند.