دهه ۹۰ با وجود همه دشواریها و سختیها، نقاط روشن و امیدبخشی نیز به همراه داشت.
سعید مسگری*- این نقاط امیدبخش میتوانند ظرفیتی مهم برای اجرای اصلاحات ساختاری باشند و با کمک آنها میتوان با قدرت بیشتری به اصلاحات ساختاری پرداخت. در یادداشتهای قبلی به شکلگیری باور به ضرورت اصلاحات ساختاری در جامعه و همچنین ذخیره دانایی قوی و ارزشمند اشاره کردیم؛ دو موضوعی که میتوانند به اجرای موفق اصلاحات ساختاری کمک شایانی کنند.
در این یادداشت قصد داریم به یکی دیگر از نقاط امیدبخش دهه ۹۰ اشاره کنیم؛ موضوعی که هر روز نمایانتر و قدرتمندتر میشود. در دهه ۹۰ شاهد ظهور یک قشر تحصیلکرده گسترده در جامعه و مهمتر از آن یک گروه از کارشناسان و صاحبنظران جوان هستیم. سرمایهگذاری بالا در دانشگاهها و آموزش عالی در ۴۰ سال اخیر در نهایت منجر به فارغالتحصیلان باسواد و دغدغهمندی شد که کمکم در حال شکوفایی و نمود و بروز هستند.اکنون در حوزه علوم انسانی به خصوص اقتصاد، نسلی نو از اقتصادخوانان باسواد و دغدغهمند و دلسوز ظهور پیدا کردند که میتوانند اقتصاددانان آینده ایران را شکل دهند. افرادی که از یک سو دارای تحصیلات عالی اقتصادی هستند و از سوی دیگر با تکنولوژیهای روز دنیا آشنا هستند و از آخرین اخبار و یافتههای علمی روز جهان بهرهمند میشوند؛ افرادی که میتوانستند مانند بسیاری دیگر از ایران مهاجرت کنند اما به خاطر دغدغههای خود در ایران ماندهاند و به فکر آبادانی اقتصاد ایران هستند.البته برخی از فارغالتحصیلان دانشگاههای کشور نیز به دلایلی از کشور مهاجرت کردند و در حال تحصیل یا فارغالتحصیل از دانشگاههای برتر دنیا هستند. شاید کمتر کشوری از چنین ظرفیتی برخوردار باشد و فارغالتحصیلهای متعدد از برترین دانشگاههای جهان داشته باشد. این نیز ظرفیتی مهم و فوقالعاده است که باید قدردان آن بود.برخی از این افراد در مورد مسائل ایران دغدغهمند هستند و به تحلیل و اظهارنظر میپردازند. آنها هم که به دلایل مختلف فعالیت کمی دارند را باید فعال کرد و از نظرات تمام ایرانیهای خارج از کشور نیز بهره برد زیرا این گروه از تحصیلکردگان نهتنها از دانش بالایی برخوردار هستند و مسائل اقتصاد ایران را به خوبی میشناسند بلکه ارتباط نزدیکی با علم روز و تجارب سایر کشورها دارند.
در گذشته کشور از وجود کارشناسان خبره اقتصادی در حوزههای مختلف کمبهره بود و با فقر کارشناس روبهرو بودیم. اما اکنون افرادی وجود دارند که هم از سطح علمی مناسب برخوردارند و هم تجارب نیمقرن اخیر اقتصاد ایران را در جلوی چشمان خود دارند؛ افرادی که میتوانند از دانش خود در کنار تجارب گذشته کشور استفاده و توصیهها و نظرات کارشناسی متقن و قابل اتکایی در حوزههای مختلف ارائه کنند.
یکی از نمودهای نقشآفرینی این افراد نامهای بود که در نخستین ماه امسال پیرامون تبعات اقتصادی کرونا و راهکارهای کاهش آسیب آن منتشر شد. نگاهی به ۵۰ نفری که این نامه را امضا کرده بودند نشان میدهد اکثر آنها جزو جوانان کشور هستند. این نامه که در آن نکات و راهکارهای ارزشمندی مطرح شده بود گواهی بود بر افزایش نقشآفرینی جوانان تحصیلکرده و ارائه راهکارهای ارزشمند و اجرایی برای مسائل اقتصاد ایران از سوی آنان.
با گشتی در فضای مجازی و رسانههای نوشتاری کشور نیز میتوان افراد مختلفی را دید که تحلیلها و نظرات کارشناسی خود را بدون هیچ چشمداشتی به صورت مستمر منتشر و تلاش میکنند از مسائل روز کشور عقب نمانند و به دغدغه روز جامعه پاسخهای دقیق و علمی دهند. اکنون دیگر هیچ اتفاقی نیست که در حوزه اقتصاد رخ دهد و دهها نظر و تحلیل پیرامون آن منتشر نشود.
اگرچه اصلاحات ساختاری دشوار و پرهزینه است اما اکنون ایران ظرفیت بالایی در حوزه دانش اقتصادی دارد. نسل کارشناسان اقتصادی در حال تغییر است و نسلی نو با دانش بالا و دغدغههای ملی در حال ظهور است؛ نسلی که در حال پخته شدن و گسترش نقشآفرینی خود است و حتی برخی از آنها به سمتهای اجرایی نیز دست یافته و از تجارب عملی نیز برخوردارند.
این گروه باید رسالت تاریخی خود را به خوبی درک و همچنان ضمن تقویت بنیه علمی خود به وظیفه خود عمل کنند. آنها باید ضمن حفظ امیدواری، با قدرت بیشتری راهی که در پیش گرفتهاند را ادامه دهند و برای خروج اقتصاد ایران از مشکلات فعلی نقشآفرینی کنند.
سیاستگذاران و دولتمردان نیز باید توجه بیشتری به این افراد داشته باشند و از نظرات آنها بهره بیشتری ببرند.
جوانگرایی در حوزه کارشناسان در حال رخ دادن است و شاهد یک پوستاندازی گسترده و باکیفیت در این حوزه هستیم. سیاستگذاران و صاحبمنصبان نیز باید نسبت به این پوستاندازی بیتفاوت نباشند و به صورت هدفمند و سازمانیافته از این ظرفیت نوظهور و باارزش استفاده کنند. تکیه بر این ظرفیت میتواند پشتوانهای قدرتمند در اصلاحات ساختاری باشد و به اجرای موفقیتآمیز اصلاحات ساختاری در کشور کمک شایانی کند.
* تحلیلگر مسائل اقتصادی