تحلیل روز
گروه: اقتصادی
تاریخ: ۴:۳۲ :: ۱۳۹۹/۰۱/۳۰
اصل مطلب و بودجه

بودجه ۱۳۹۹ ایران آینه تمام‌قدی است که اقتصاد کشورمان را می‌توان در آن به خوبی دید.

محمدصادق جنان‌صفت– این بودجه به گواهی اکثریت اقتصاددانان و کارشناسان و فعالان اقتصادی در بخش درآمدها خانه‌ای روی آب بوده و هست. در حالی که این بودجه آدرس دقیقی از ورشکستگی مالی دولت را به خوانندگان می‌داد در اسفند‌ماه ایران با مصیبت ویروس کرونا نیز رو‌به‌رو شد و بنیان‌های بودجه تصویب‌شده قبلی بازهم در بخش درآمدی سست‌تر شد به این معنی که احتمال کسب درآمد ارزی از صادرات نفت‌خام حتی تا کف نیم میلیارد دلار برای یک سال ۱۳۹۹ نیز برآورد می‌شود و در بهترین حالت نیز ۵/۷ میلیارد دلار پیش‌بینی شده که باز هم با آنچه در لایحه بودجه آمده فاصله دارد.
از سوی دیگر صادرات کالاهای غیر از نفت نیز به دلیل کاهش قیمت فرآورده‌های پتروشیمی، فولاد و صنایع فلزی و نیز دشوار شدن صادرات به عراق، افغانستان و پاکستان مطابق با پیش‌بینی‌ها نخواهد بود.
از سوی دیگر با سقوط بخش خدمت درآمد پیش‌بینی شده برای مالیات بر ارزش‌افزوده و نیز مالیات بر اصناف نیز به شدت کاهش خواهد یافت. در این وضعیت که دولت نمی‌تواند یا نمی‌خواهد هزینه‌های تعهد شده در بودجه را کاهش دهد چه باید کرد؟
برخی افراد و گروه‌های داخلی به این نتیجه رسیده‌اند که برای رفع گرفتاری مالی دولت می‌توان روی کمک و قرض‌گیری از نهادهایی مثل بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام خمینی، بنیادهای تحت تملک نهادهای خاص و آستان قدس رضوی حساب باز کرد که البته این فقط یک طرح خام است و شاید نیاز به زمان دارد تا اجرایی شود.
در این وضعیت که راهی برای به دست آوردن منابع ریالی و ارزی باقی نمانده یا اینکه راه‌ها کم‌شمار و تنگ شده است می‌توان از شهروندان خواست واقعیت‌ها را قبول کنند و بپذیرند سطح رفاه مادی خود را از همین میزانی که هست نیز کمتر کرده و کمتر بخورند، کمتر بپوشند، کمتر مسافرت بروند، کمتر اثاث خانه بخرند و در مجموع هزینه‌های خود را برای یک دوره کاهش دهند.
این البته درخواست بزرگی از شهروندانی است که از سال ۱۳۹۰ تا همین سال تازه‌سپری‌شده درآمدشان در سرازیری بوده و هر سال قدرت خریدشان کمتر شده و نیاز به اجماع سیاسی همه نهادها و جناح‌ها دارد تا به مردم توضیح دهند و درخواست بزرگ را مطرح کنند.
یک راه دیگر نیز این است که ایران به طور رسمی از چین و روسیه که خود را متحد ایران می‌دانند بخواهد در کوتاه‌ترین زمان به ایران وام بدهند و شتابی برای دریافت وام خود نداشته باشند تا ایران به روزگاری بهتر از روزگار فعلی برسد.
اما برخی فعالان سیاسی و اقتصادی می‌گویند می‌توان به سراغ باز شدن قفل بزرگ رفت. نیک می‌دانیم که قفل بزرگ زده شده بر در اقتصاد ایران از سوی سیاست خارجی است و در پله اول قفل‌شدگی نیز مناسبات تیره با آمریکا قرار دارد.
در زمستان امسال گمانه‌هایی برای پیش‌بینی مناسبات ایران و آمریکا زده شد اما به جایی نرسیده‌ایم.
به نظر می‌رسد این قفل بزرگ با دست‌فرمان فعلی به سوی باز شدن پیش نمی‌رود مگر اینکه معجزه‌ای رخ دهد. به نظر می‌رسد از میان راه‌های ارائه‌شده در بالا، راه‌حل آخر هنوز تجربه نشده و می‌توان دست‌کم آن را برای بررسی به رای و داوری نخبگان گذاشت. باید برویم سر اصل مطلب و راه‌های غیرمفید را رها کنیم.

print

پاسخی بگذارید