مدیر ارشد استان در نخستین روزهای کاری طرح ورزش کارکنان را به دستگاههای اجرایی ابلاغ میکند، گرمکن ورزشی می پوشد و در پوشش کامل رسانه ای به همراه کارکنان استانداری در پارک نرمش میکند!
سرویس سردبیری اقتصاد شمال ؛پس از نمایش تصاویر برنامه ورزش صبحگاهی مدیران اجرایی استان با همراهی استاندار تازه مازندران و دستورات سوال برانگیز وی که انتقادات و واکنش ها ی مختلفی را در پی داشته ؛ پایگاه خبری« اقتصاد گستر شمال» یادداشت های متعددی را برای انتشار در این زمینه دریافت کرده است که از دغدغه مند بودن نخبگان نسبت به سرنوشت و معیشت مردم نجیب مازندران نشان دارد ؛ در ادامه یکی از یادداشت های ارسال شده به این پایگاه را می خوانیم که متناسب با اصل محفوظ بودن نام نویسنده منتشر می شود.
ماههای آغازین انتصاب سومین استاندار دولت تدبیر و امید در مازندران را در حالی پشت سر میگذاریم که در مدت زمان مدیریت دو استاندار پیشین کار اجرایی چندان قابل ملاحظهای در استان صورت نگرفته است.
همانگونه که می دانیم ؛ دولت یازدهم از ابتدای روی کار آمدن سعی کرد با ایجاد انضباط مالی به وضعیت تقریباً نابسامان اقتصادی سروسامانی دهد و به پروژههای نیمه تمام از پیش بجای مانده بپردازد، اما با اتخاذ این سیاست فشار مضاعفی به مسئولان استانی وارد شد و دست آنان را از هر حیث بسته نگاه داشت.
این رویکرد دولت یازدهم که به صورت معتدل تا سال 96 ادامه داشت، ناگاه در فصل سرد 96 و بهار 97 با تغییرات اقتصادی و ایجاد شوکهای بزرگ در بازار طلا و ارز و … به وضعیتی بسیار بدتر دچار شد.
این اتفاق در حالی می افتد که دولت در طی 4 سال نخست تورم را تقریباً مهار کرده بود اما رکود اقتصادی سایه سردی بر پروژههای عمرانی و متعاقباً بازار افکند و در ادامه با شوک بزرگ اقتصادی در سال 96 و تولد یک اتفاق تاریخی در افزایش نرخ تورم و کاهش ارزش پول ملی، همان اندک ثباتی که دولت ایجاد شده بود نیز از دست رفت و نفسهای نیمه جان اقتصاد ، صنعت ، تولید و … به خاموشی افتاد.
و اما حالا که تقریباً تمام استانها با ضعف مفرط اجرای پروژههای عمرانی دست و پنجه نرم میکنند و هر روز بخش بودجههای جاری بر بودجههای عمرانی غلبه میکند. مازندران نیز از قاعده مستثنی نیست و همچنان که در طی سالهای اخیر اتفاق مهمی در بخشهای عمرانی آن به وقوع نپیوست،هر چند طبق جداول ارائه شده در لایحه بودجه سال 98 مازندران در میان استان های مختلف از درصد خوبی بهره مند شده است اما به دلیل سیاست های نادرست گذشته این استان امروز با شدت بیشتری در حال ضعف و یا بهتر بتوان گفت با مرگ پروژههای عمرانی روبرو است.
وضعیت آنقدر بغرنج است که برای مثال حتی دستگاههای مهم زیرساختی و اجرایی همچون راهداری و حمل ونقل جادهای استان در تعمیر و تجهیز ماشینآلات خود مانده اند چه برسد به کار اجرایی همچون لکهگیری و روکش آسفالت و غیره.
حال می توان گفت در این شرایط اسفناک بود که در سال گذشته ، استانداری غیر بومی از دیار همیشه آشنای مدیران بزرگ به مازندران آمد و از همان روزهای ابتدایی توقعات برای ساختن و ساختن و ساختن را بالا برد.
اسلامیِ اصفهانی از روز نخست از کار اجرایی و پروژههای بر زمین مانده و معضلات کلان استان گفت و سعی کرد با بازدیدهای مکرر از مسائل زیرساختی استان -حداقل در ظاهر- به وعدههای اجرایی خود وفادار باشد.
اما به خوبی مشخص نیست که آیا او پیش از منصوب شدن به استانداری مازندران نیز چنین پرستیژ اجرایی و عملیاتی داشته و یا فقط در مازندران این ژست را به خود میگرفت.
هر چه بود سعی کرد خود را به عنوان مدیری عملیاتی و اجرایی به مازندرانیها نشان دهد. به عنوان مثال اسلامی به بحرانهای بزرگ مازندران همچون زباله، فاضلاب شهری، ورشکستگی صنایع و غیره اشاره میکرد و وعده حل این معضلات را میداد. و یا اینکه در جلسات با مدیران دستگاههای اجرایی بسیار بادقت ظاهر میشد و از اصطلاح رایج خود که یک واژه مهندسی است (ماتریس) بسیار استفاده میکرد.
اما همانگونه که از ابتدا نیز نشان میداد اسلامی برای مازندران نیامده بود و به قلههای بالاتر می اندیشید و استانداری مازندران برایش در حد روزمهای برای ارتقا به مناسب بالاتر بود. اسلامی در کمتر از یک سال رفت و باز هم مازندران ماند و خیل عظیم معضلات و بحرانهایی که هر روز فربهتر میشوند.
دولت دوازدهم سال های پایانی خود را پشت سر گذاشته و از حیث سیاسی نیز دیگر برگ برندهای ندارد که خرج کند. روزهای گرانی و بیکاری در پیش و پس روزگاران مردم است و افکار عمومی تا حد زیادی به دولتی که در خرداد 96 به آن 24 میلیون رأی داد بی اعتماد شد.
بازار و صنعت خوابیده و کارگران و کارمندان از اینکه حقوق و دستمزدشان نسبت به تورم بسیار نا چیز است، دل خوشی ندارند. حجم عظیم بدهی به پیمانکاران و پروژههای عمرانی نیمهتمام روی دست مانده و حتی کسی جرأت شروع پروژهای جدید در استان را ندارد. در این شرایط تاریخی که نمونه آن در تاریخ 40 ساله پس از انقلاب وجود نداشته، چه کسی میتواند بر صندلی استانداری مازندران بنشیند؟
همه خوب می دانیم ؛ در این شرایط، منابع جدیدی از کره مریخ به مازندران نمیآید! همین که هست وضعیت موجود است و فردی که بر صندلی استانداری مینشیند باید با داشتههای موجود، استان را نگاه دارد.
درواقع شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور و به همان تناسب استان به گونه ای است که فشار ساختاری بر هرگونه توانایی و اراده فردی غلبه مییابد. در این شرایط اگر از ژاپن هم مدیر بیاورند تنها کاری که میتواند انجام دهد حفظ وضع موجود و سختتر نشدن اوضاع است.
پس دولت تدبیر که اتفاقاً در سنجش افکار عمومی بسیار قدرتمند است و توانایی نقشهخوانیِ افکار عمومی را بسیار بهتر از دولتهای قبل دارد، بهترین انتخاب را برای مازندران در انتصاب فردی میبیند که بیشتر گفتمانمحور است تا اجرایی.
بهترین گزینه دولت دوازدهم در چنین شرایط نابسامان اقتصادی، برای استانی که میخواهد آب دریایش را به کویر سرازیر کند فردی است که به تازگی انتخاب شد: او اهل مرکز استان است و به مطالبه تاریخی آنان پاسخ می دهد (پاسخ مثبت به بخش اعظمی از افکار عمومی)، خوب حرف میزند (مدل مینیاتوری رئیس جمهور کنونی)، با رسانهها ارتباط خوبی دارد، میتواند افکار عمومی را مشغول عرصههای نهچندان اولویتدار کند، شعارهای بزرگ -به سبک و سیاق نامزدهای انتخاباتی- مطرح کند، و به هیچ عنوان هم قرار نیست شقالقمر کند. تنها کاری که قرار است هر فردی در این موقعیت انجام دهد نگهداشت وضع موجود با کمترین تنش است.
از این حیث است که میتوان گفت مدیر کنونی استان بیش از آنکه بتواند یک مدیر ارادهمحور باشد و خود بر سیستم اثر بگذارد، بیشتر مدیری شرایطمحور است و از شرایط اثر میپذیرد و باید شرایط را مدیریت کند. دولت در این شرایط مدیر جهادی اجرایی نمی خواهد، بالعکس فردی را بر میگزیند که گفتمانهای اقناعی ارائه کند و مأموریت وی نیز نجات مازندران از هیولای زباله نیست، نجات شرکتهای ورشکسته و بازگشت کارگران به سرکار نیست، احیای پروژههای نیمه تمام نیست، تعریف پروژههای جدید نیست، بلکه راضی نگهداشتن افکار عمومی و گروههای سیاسی به وضع موجود است.
به همین دلیل است که مدیر ارشد استان در نخستین روزهای کاری طرح ورزش کارکنان را به دستگاههای اجرایی ابلاغ میکند، گرمکن ورزشی می پوشد و در پوشش کامل رسانه ای به همراه کارکنان استانداری در پارک نرمش میکند! به همین دلیل است که از مدیرانی که برخی در دولت دوازدهم و برخی نیز از دولت یازدهم تا زمان حاضر برسرکار هستند و چندین ماه و حتی چندین سال از وقت برنامه دادنشان هم گذشته، برنامه 100 روزه میخواهد!
به همین دلیل است که همچون نامزد انتخابات مجلس شعار سهگانه مطرح میکند! و به همین دلیل است که نخستین نشستهای مدیر ارشد استان در شرایطی که هر روز یکی از واحدهای صنعتی استان به خاک سیاه مینشیند با سازمان دانشآموزی استان است!