گروه: اجتماعی / ویژه
تاریخ: ۱:۴۰ :: ۱۳۹۷/۱۱/۱۳
چرا طرفدار قطر بودیم؟

بهاره نوری:روز گذشته  آخرین مسابقه از دوره مسابقات جام ملت های آسیا با قهرمانی قطر به اتمام رسید.بی شک اغلب ما ایرانی ها در این بازی طرفدار قطر بودیم چرا؟ باخت تاسف بار تیم ملی ایران در مقابل ژاپن آن هم با سه گل آنقدر غرور ملی ما را خدشه دار کرد که عکس تاسف […]

بهاره نوری:روز گذشته  آخرین مسابقه از دوره مسابقات جام ملت های آسیا با قهرمانی قطر به اتمام رسید.بی شک اغلب ما ایرانی ها در این بازی طرفدار قطر بودیم چرا؟
باخت تاسف بار تیم ملی ایران در مقابل ژاپن آن هم با سه گل آنقدر غرور ملی ما را خدشه دار کرد که عکس تاسف بار غفلت اعضای تیم ملی و اعتراض به داور مسابقه که دلیلی برای باخت و شکست ما محسوب می شد میلیون ها بار در شبکه های اجتماعی توسط ایرانیان باز نشر شد.
غفلتی که حسرت 47 ساله را به دل ایرانیان گذاشت اندوهی عمیق و مشترک برای همه ایرانیان از داخل و خارج کشور رقم خورد.جای دوری نرویم همه ما امروز بی شک طرفدار تیم ملی قطر بودیم و از ته دلمان دوست داشتیم قطر از تیم ملی ژاپن ببرد و همین هم شد .واقعا چرا؟
آیا جز این است که آرزوی شکست ژاپن را که موفق به آن نشدیم در تیم دیگری جستجو می کردیم؟ آیا برد قطر از ژاپن جز اینکه درد شکست ما را التیام ببخشد؛ فایده ای هم برای کشورمان داشت؟خیر.
خوب به همه این ماجرا ها نگاه بیندازیم نسل امروز تیم ملی کشورمان را با تیم ملی ای مقایسه کنیم که با انواع فشارهای روانی در مقابل استرالیا ایستاد و در حالیکه عقب بود جنگید و در زمین حریف 2 گل به تیم مقابل زد آن هم وقتی که همه سوت شکست ایران را می نواختند ؛بدون آنکه از تیم و شرایط برعلیه خود هراسی به دل بیاورند آن هم زمانی که تیم ملی نه مربی گران قیمت و سطح بالایی همچون کی روش داشت و نه امکاناتی به این اندازه .
ماجرای تیم ملی کنونی ایران داستان نسلی از جوانان جامعه ما است که آنقدرها روحیه جنگندگی ندارند و همواره انتظار دارند در برابر هر شکستی مادرانه همدردی شوند .نسلی که از نسل های گذشته ما فاصله زیادی دارد آنقدرها به دنبال جنگیدن نیستند ؛ چرا؟
آیا این نتیجه همان شرایطی نیست که در بسیاری از مواقع دست یافتن به برخی آرزوها را برایشان سهل کرده ایم؟ یک دهه پنجاهی و یا دهه شصتی خوب اضطراب و تلاش قبل کنکور را برای رسیدن به ایده آلها به یاد دارد.اما نسل های دهه هفتاد به بعد شناختی از مشقت های کنکور ندارند .برخی از مابرای اینکه شاهد سختی کشیدن نسلی از جامعه مان نباشیم همه کارها را برایشان ساده کردیم.
بسیاری از تماشاگران دهه های قبل همچون من همدردی را با تیم ملی ایران نداشتند زیرا به عقیده آنان جنگیدنی برای پیروزی وجود نداشت و دلیل قانع کننده ای هم برای شکست ؛ نه.
آرزوهای نسل امروز ما با نسل های دهه پنجاه و شصت تفاوت فاحشی دارد .اگر در قدیم رسیدن به مرحله نهایی و رتبه نخست افتخار محسوب می شد .نسل های حال فقط به نتیجه می اندیشند و با خود می گویند اگر دوم هم بشویم جایزه دریافت می کنیم و این نتیجه نسلی است که در برابر سوال معروف علم بهتر است یا ثروت به او ثروت را پیشنهاد کردیم و به جای تلاش و مطالبه گری طلبکار بودن همیشگی را پیشنهاد دادیم.
نسل های امروز ما روحیه جنگیدن نسل های سابق را ندارند این را باور کنیم . بیشتر مدارا می کنندتا شاخ نخورند آهسته می روند و در کنار می ایستند و خلاف نسل های دهه های گذشته که حاضر بودند برای رسیدن به هدف از داشته هایشان بگذرند نیستند .
بیاییم تا قبل از آنکه دیر شود مراقب نسل های آینده خود باشیم .بیاییم برای یک بار هم که شده خودمان قهرمان خود باشیم و ایده آل ها و آرزوهایمان را در دیگران جستجو نکنیم .نسلی را به بار بیاوریم که در هر شرایطی روحیه جنگیدن داشته باشد تا شادی را برای جامعه ،نه تنها در ورزش بلکه در تمامی عرصه ها به بار بیاورد.

print

پاسخی بگذارید